یه چیزی مثل کشک و دوغ
تموم زندگی پر از دروغه
دختره تازه اول بلوغه
با یه شروع عالی: ر
با کسب رخصت از جناب مجری
می ریم به قرن پنج و شیش هجری
به روزگاری که همش جنون بود
چشمای عاشقا یه کاسه خون بود
****
نوشته های تصادفی یک عاشق بی معشوق
با یه شروع عالی: ر
با کسب رخصت از جناب مجری
می ریم به قرن پنج و شیش هجری
به روزگاری که همش جنون بود
چشمای عاشقا یه کاسه خون بود
****
2 :پاسخ
عشق یه چیزی مثل کشک و دوغه! خوب اومده ها خدایی
:))
کامبیز جون چرا کم پیدا شدی؟ فکر کنم یه عشق پیدا کردی و سرت شلوغ شده!
Post a Comment
<< Home