اولين پست تقريبا نا هنري خودم رو به خاطر
دوست عزيرم مشهور به ق. ال د. مي نويسم که ظاهرا باز هم دل آزرده شده از اين روزگار
من گاها احساس پيرمردي بهم دست مي ده و در و ديوار و دوستان رو نصيحت مي کنم و اين خيلي بده اولا اينکه خودم خيلي وقتا لازم دارم ايناييو که به بقيه مي گم يکي بهم بگه. بعد هم ياد اين آدماي مثلا خوش زبون پرحرف مي افتم که اول مي گن قصد ندارم نصيحت کنم، اصلا من کي هستم که بخوام شما رو نصيحت کنم، من کوچيکتر از اونم که ... و خلاصه بعد شروع مي کنن به نصيحت
آره اينو مي خواستم بگم
دوست عزيز
متاسفانه زندگي انقدر که عمق داره، طول نداره
اگه بخواي انقدر واسه ي هرچيزي عميق شي و خودتو اذيت کني فقط عمر خودتو حروم کردي. آدم اگه تو ايران زندگي کنه و بخواد هر روز از اينکه يکي تو صف ازش جلو زده و يکي تو يه اداره بي خودي حالتو گرفته و يکي زده به ماشينت فرار کرده و خلافي ماشين گرفتي جريمه تو قزوين داري و هيچ وقت قزوين نرفتي و يکي زير آبتو تو محل کارت زده و کارو ازت قاپ زده و يکي سر کارت گذاشته و ازت سو استفاده کرده و يکي پول گرفته پس نداده و يکي خونه خريده و لو نداده و اون يکي سرايدار خونس به همه شيرني ميده که خونه خريدم و دوستت ميگه دلش واست تنگ شده و مياد واسش تمرينشو مي نويسيوو خلاصه از اين جور چيزا دپرس بشي که در عنفوان جواني دق مي کني پسرم.
اينا در ايران زندگيه. يعني زندگي اينه در هر جاي دنيا هم زندگي يه جور اينجوريه فقط نوعش فرق داره. تو کانادا اينجوريه که بنده الان توالت مي خوام برم ولي وقت ندارم بايد تند تند اينو بنويسم که وقتم تلف نشه. يا اينکه ميرم يه چيزي که به نظر 120 دولاره مي خرم 70 دلار دم صندوق ميشه 85 دولار چون تکس داره ميام خونه ميبينم نگو نصف اون چيزي بوده که مي خواستم. روشم گنده نوشته بوده من نديدم
خلاصه اين يکي.
نکته ي مهم ديگه اينکه من شديده معتقدم دنيا
عادل است. مطمئن باش اونايي که ايراني موفق محسوب مي شن با اون تعاريف مبتزل که پنج شنبه اسکي برن و بعد شب کوفت بخورنو اينا (!) از زندگي
نمي تونن اندازه ي تو لذت ببرن. البته اگه مثل تونا نشي. کسي که خيلي راحت بهت جواب رد مي ده و دين خودشو فراموش مي کنه مطمئن باش بعدا هم يکي دينشو به اون فراموش مي کنه. کسي که تو ايران زندگي مي کنه مستحق ايرانه و مستحق زندگيه که داره. يه شعار انتخاباتي يه گروه خيلي به دلم مي شست: ايران براي همه ي ايرانيان
يا ايراني شايسته، شايسته ي ايراني
آره پسرم
نکته ي آخر اين که من يه مدتي به دليل اعتقاد بسيار زياد و ارادت قلبي شديد به دکتر مورتون مظاهري تلويزيون ايشونو زياد تماشا مي کردم. و يه بار به همين دوست عزيزم که باز داشت گله مي کرد عرض کردم که مشکل تو از تغذيه اس
بهم گفت فيلم فلان رو ديدي (لعنتي اسم فيلم به طور عجيبي يادم رفته) من فيلمو نديده بودم اما بعدا که ديدم خيلي خندم گرفت
چون فرهنگ آمريکاييه که براي فروش محصولات هر چرندي به آدم ميگن و باور فلبي آدم ميشه. تو اون فيلم طرف دم به دقيقه قرص مکمل تغذيه از جيبش در مياورد مي خورد
اما حالا جدي تغذيه خيلي مهمه مخصوصا رو روحيه ي آدم. چه کم خوري چه پرخوري. همين دکتر مظاهري عزيزم يه بار حرف جالبي مر زد ميگفت اين آمريکاييا انقد مخشون خرابه از يه مزخرفاتي مثل اين فيلم ها و کشتي کچ خوششون مياد واسه ي اين غذاهاي مزخرف به معني واقعي کلمه يعني خوش ظاهر و خوش مزه ولي بي خاصيت هستش. چقدر بامزه از خوشمزگي سانديچ و پيتزاهاي تو آمريکا تعريف مي کرد